پیشبینی میشود که سیاستهای دولت ترامپ تأثیر منفی بر اقتصاد ایالات متحده در دورهای طولانی بگذارد. جنگ تجاری جاری وضعیت پناهگاه امن جهانی کشور را به چالش کشیده است، که به طور تاریخی یک مزیت اقتصادی قابل توجه بوده است.
قوانین پایدار و حاکمیت قابل پیشبینی اعتماد به ایالات متحده را افزایش داده است. سیاستهای ناپایدار تعرفهای ترامپ این ثبات را به خطر میاندازد. مداخلات سیاسی با فدرال رزرو تهدیدی برای خودمختاری آن است و میتواند منجر به افزایش تورم شود.
کاهش اعتبار ممکن است به افزایش بازدهی خزانه و نرخهای وام منجر شود. گسترش معاملات سوآپ اعتبار روی بدهیهای ایالات متحده عدم اطمینان فزایندهای را در مورد قابلیت اطمینان اقتصادی نشان میدهد. جنگ تجاری در حال حاضر اعتبار ایالات متحده را آسیبدیده کرده است، هرچند که ممکن است اقداماتی برای کاهش اثرات بیشتر انجام شود.
آنچه مقاله به وضوح بیان میکند این است که تصمیمات سیاسی ناگهانی، به ویژه آنهایی که مربوط به تجارت بینالمللی هستند، آنچه را که بازارهای جهانی قبلاً به عنوان قابل اعتمادترین اقتصاد جهان میدانستند، تضعیف کرده است. اوراق قرضه بلندمدت—که معمولاً در زمانهای عدم قطعیت به عنوان ایمن در نظر گرفته میشوند—دیگر آن محافظت را که قبلاً ارائه میدادند، ندارند. با احتیاط سرمایهگذاران، بازدهی خزانه ممکن است افزایش یابد که میتواند به هزینههای بالاتر برای وامگیری در سراسر بخشها منتهی شود.
تعرفههایی که بدون زمانهای پیشنگر و یا دامنه واضحی اعمال شدهاند، سیستم نسبتاً پایداری از انتظارات را به هم ریخته است. این نوع سیاستگذاری، که بیشتر بر پایهٔ غریزهٔ سیاسی به جای استراتژی هماهنگ شده است، به قابلیت اطمینان نهادها آسیب میزند. وقتی وامگیری گرانتر میشود، شرکتها ممکن است از سرمایهگذاری مردد شوند. این مسئله به سرعت به سرمایهگذاری کمتر، شغلهای کمتر و رشد کند منجر میشود.
فشارهایی که اکنون بر نهادهایی که روزگاری به عنوان مستقل سیاسی در نظر گرفته میشدند، وارد میشود، برای ما نگرانکننده است. وقتی هر دولتی شروع به ارائهٔ سیگنالهایی به بانک مرکزی خود—در مورد نرخهای بهره یا سختگیری پولی—میکند، ما شاهد شکافهایی در آنچه که باید استقلال واضح باشد هستیم. بازارها به خطوط مبهم به خوبی پاسخ نمیدهند. پیشبینی تورم دشوارتر و کنترل آن سختتر میشود.
گسترشها در بازار سوآپ اعتبار در حال افزایش است و این خود داستانی را روایت میکند. هماکنون قیمتگذاری واقعی بر روی ریسک وجود دارد که قبلاً گرفته نمیشد. این ابزارها، که معمولاً برای رویدادهای اعتباری در بازارهای نوظهور یا اقتصادهای منطقهای در حال رکود استفاده میشوند، به عنوان پوششهایی در برابر بدهیهای ایالات متحده به کار میروند. این باید نگرانکننده باشد.
از دیدگاه ما، افزایش بازدهیها تنها نتیجهٔ انتظارات تورمی نیست—آنها منعکسکنندهٔ از دستدادن ایمان به تصمیمگیریهای فدرال است. به طور واضح، هیچکس نمیخواهد با نرخهای دیروز وام بدهد زمانی که اقدامات دولت میتوانند به طور ناگهانی محیط فردا را تغییر دهند. در رژیمهای قبلی، سیاست به طور واضح ارتباط برقرار میشد، با فضایی برای هضم بازار. اکنون آن پیشبینیپذیری احساس میشود که غایب است.
برای کسانی از ما که با انتظارات قیمت و نوسانات سر و کار داریم، فضای کمتری برای فرض شرایط موجود وجود دارد. شرطهای جهتدار بر روی کاهش یا افزایش نرخها دیگر پشتیبانی از سیگنالهای واضح بانک مرکزی ندارند. در عوض، احتمالها با لایههای اضافی از ریسک سیاسی قیمتگذاری میشوند—چیزی که قبلاً در بهترین حالت جزئی بود.
اگر الگوهای خود را تنها بر اساس تاریخ پایهگذاری کنیم، آنچه که اکنون در حال شکلگیری است را از دست میدهیم. منحنیهای بازدهی هموار، که زمانی نشانهای از ثبات بودند، اکنون نقاط انحرافی و عکسالعملهایی دارند که به عدم پیشبینیپذیری سیاستگذاران اشاره میکند. در حال حاضر، پوشش ریسک که ممکن است معمولاً بر روی معیارهای بدهی داخلی تأکید کند نیاز به گسترش دامنه دارد. به طرز جالبی، روششناسیهای بازارهای نوظهور ممکن است ابزارهای بهتری برای سنجش مواجههٔ نزدیکمدت ارائه دهند.
ما انتظار داریم که فشار بر روی آیندههای نوسانات و گزینهها افزایش یابد—بهخصوص آنهایی که به تغییرات ساختار زمانی مربوط میشوند. هجینگ دلتا ممکن است نیاز به تنظیم فعالتری داشته باشد و در شرایط کنونی، اتکاء به بار زیاد از بازیهای نوسانی کوتاه دارای مزیت چندانی نیست.
فرضیات بازار که قبلاً راهنمای عمل قیمت برای ماهها بودند، اکنون در یک توییت یا اظهار نظر به چالش کشیده میشوند. در هفتههای آینده فضای کمی برای آرامش وجود دارد، زیرا حتی نشانههای کوچک میتوانند حرکات تندی در نرخها و گسترشها ایجاد کنند.
اکنون تجارت را شروع کنید – برای ایجاد حساب VT Markets زنده خود اینجا
را کلیک کنید