مفهموم یک برنامه استراتژیک در مورد ترامپ و بدهی به عنوان اشتباهاتی در نظر گرفته میشود. فدرال رزرو عملیاتها را تأمین مالی نمیکند؛ این مسئولیت به وزارت خزانهداری مربوط بوده و احتمال کاهش نرخها در ماه مه پایین است.
ادعاهایی مبنی بر اینکه وارن بافت تصمیمات اقتصادی ترامپ را ستوده است، توسط تیم بافت رد شده و نادرستی این ادعاها را نشان میدهد. برخی بر این باورند که خزانهداری میتواند نرخها را کاهش دهد تا بدهی ایالات متحده را دوباره تأمین مالی کند، اما این برداشت نادرستی از نحوه عملکرد سیستم است.
درک تأمین مالی مجدد بدهی ایالات متحده
تأمین مالی مجدد بدهی ایالات متحده شبیه به فرآیند وام مسکن معمولی نیست. کاهش نرخها ممکن است هزینههای borrowing را کاهش دهد، اما نرخهای موجود برای سالها در حال حاضر پایین بودهاند.
در حالی که کاهش بدهی و تمدید مدتها ممکن است، بهترین زمان برای این اقدامات در دوره اول ترامپ یا پس از مرحله تسهیل کمی COVID-19 بود. نرخهای پایین ممکن است از صنایعی مانند مسکن و انرژی حمایت کنند، اما خطراتی نیز وجود دارد.
بازارها در حال حاضر احتمال رکود را پیشبینی میکنند، و بسیاری ممکن است کاهش حداقلی نرخ وام مسکن را در صورتی که تهدیدی برای شغل یا پسانداز بازنشستگی باشد، نپسندند. در بخش نفت، قیمتهای زیر 60 دلار ممکن است حفاری ایالات متحده را مختل کند و به هزینههای بالاتر آینده منجر شود، به این معنا که تلاشها برای حفظ قیمتها در سطح پایین ممکن است بیفایده باشد.
به طور خلاصه، تفکر فعلی که برنامهریزی سیاستها میتواند حول تغییر استراتژیهای بدهی مرتبط با اقدامات دولتهای قبلی باشد، به نظر میرسد درک نادرستی از تقسیم وظایف در میان نهادهای مالی ایالات متحده باشد. فدرال رزرو نرخهای بهره را تعیین و عرضه پولی را کنترل میکند—هدف آن حفظ ثبات اقتصادی است—در حالی که خزانهداری تأمین مالی بدهیهای فدرال را مدیریت میکند. این نقشها به دلیلی جداگانه هستند و تصمیمات آنها قابل تعویض نیستند.
ما شاهد بحثهایی هستیم که به طور آنلاین مطرح میشود، پیشنهادهایی مانند تأمین مالی مجدد بدهی یا فشار برای کاهش نرخهای بلندمدت به منظور کاهش فشار مالی. با این حال، این دیدگاه پیچیدگی سناریوی فعلی را نادیده میگیرد. نرخهای پایین برای اکثر دهه گذشته قبلاً فرصتی برای اقدام استراتژیک فراهم کرده بودند، از جمله تمدید سررسیدهای بدهی ملی. به نظر میرسد که این فرصت ممکن است بسته شده باشد—برای حالا.
تاثیرات سیاست پولی بر بخشهای خاص
ما مشاهده میکنیم که نرخهای بهره پایین—از منظر سیاست پولی—میتوانند هنوز به برخی از بخشهای خاص کمک کنند. مسکن و انرژی ممکن است به طور موقت تقویت شوند اگر هزینههای borrowing کاهش یابد. اما یک کاهش نرخ در این مرحله نیاز به نشانههایی از ضعف اقتصادی جدی دارد که WARRANT کرده باشد. و این یک تعادل خوشایند نیست. سبدهای سرمایهگذاری ممکن است آسیب ببینند و الگوهای شغلی ممکن است تغییر کنند. در صورت کاهش پیشگیرانه، احتمالاً بازار آن را به عنوان تأیید یک رکود تعبیر میکند، نه به عنوان اقدامی پیشگیرانه.
با نگاهی به کالاها، قیمت فعلی نفت در سطحی قرار دارد که تولید برای بسیاری از عملیاتهای مستقر در ایالات متحده غیرمقرونبهصرفه میشود. اگر حفاری در پاسخ به این شرایط کاهش یابد، تأمین ممکن است درست در زمانی که تقاضای جهانی بازمیگردد، کاهش یابد. سیاستی که قیمتهای نقدی را حتی پایینتر میآورد، خطر ایجاد شرایط برای افزایش قیمتها در شش یا دوازده ماه آینده را به همراه دارد. این فقط فرضی نیست—قبلاً مشاهده شده است.
در بازارها، مدلهای احتمال رکود در حال رشد هستند. معکوس شدن منحنی بازده، شرایط تنگ اعتبار و آمار سرمایهگذاری تجاری در حال کاهش، در یک خلا رخ نمیدهند. معاملهگرانی که در حال سنجش موقعیتها یا محاسبهی ریسک هستند، نباید به روایتهای کوتاهمدت که در شبکههای اجتماعی شایعه میشود تکیه کنند. آنچه اهمیت دارد، دادههای زیرین است—مطمئن و اندازهگیریشده—و رفتار آنهایی که مسئول مدیریت شرایط ساختاری هستند.
برای استراتژیهای موقعیتگیری در هفتههای آینده، بهتر است که سطوح نوسانات را بررسی کنیم، به ویژه در اطراف انتشارات دادههای کلیدی و ارتباطات فدرال رزرو. نوسانهای ضمنی در چندین بخش بالاتر از نوسانهای واقعی باقی ماندهاند. این نشان میدهد که تقاضا برای پوشش (هجینگ) افزایش یافته است، اما اطمینان بازار کاهش یافته است. ما این موضوع را به دقت بالانس میکنیم.
اگر نفت کاهش یابد در حالی که انتظارات تورمی آینده ثابت بماند، ممکن است اختلافی در نرخهای breakeven و بازدههای واقعی مشاهده کنیم، به ویژه در میانه منحنی. این معمولاً بر ابزارهای حساس به نرخ تأثیر میگذارد. ما ارزش را در بررسی دقیق جریان هجینگ منفی و نظارت بر معرض گاما نزدیک به پنجرههای انقضا میبینیم.
در عین حال، اسپردهای سواپ در حال تنگ شدن هستند در حالی که قیمتگذاری سواپهای اعتباری از همبستگی تاریخی خزانهداری فاصله میگیرد. این موضوع حائز توجه است. این به ما میگوید که بازیگران نهادی در حال تنظیم تحمل ریسک متقابل داراییها هستند تا اینکه به دنبال مضامین گستردهتر باشند.
خطرات درازمدت هنوز عدم قطعیت کلان را منعکس میکنند، اما ابزارهای کوتاهمدت واکنشپذیرتر هستند. ما در حال تنظیم آستانههای هجینگ گامایی هستیم زیرا نقدینگی نوسان دارد. این معاملات هنوز شلوغ نیستند—اما نیاز به آگاهی تیز از کاتالیزورهای تقویمی دارند.
موقعیتیابی مشتقات باید کمتر بر پیشبینی نرخ و بیشتر بر محدود کردن ریسک تمرکز کند. شناسایی الگوها از دورههای قبلی میتواند ما را راهنمایی کند، اما فقط در صورتی که درست تفسیر کنیم که ساختار فعلی چه مجاز میکند.
اکنون تجارت را شروع کنید – برای ایجاد حساب VT Markets زنده خود اینجا
را کلیک کنید